روح آزاد تصنیف‌گوی خوش‌نوا و خوشنویس؛ مرور زندگی و مبارزات عارف قزوینی


خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ طاهره طهرانی: مهدی نورمحمدی پژوهشگر و نویسنده و سندشناس است، از او ۳۸ عنوان کتاب در زمینه‌های تاریخ، ادبیات، موسیقی و خوشنویسی به چاپ رسیده که ۷ عنوان آن دربارۀ عارف قزوینی است: عارف قزوینی نغمه سرای ملی ایران، انتشارات عبید زاکانی، ۱۳۷۸ / خاطرات عارف قزوینی، با مقدمۀ استاد ایرج افشار، انتشارات سخن، ۱۳۸۸، چاپ دوم ۱۳۹۵ / دیوان عارف قزوینی، به همراه اشعار چاپ نشده، انتشارات سخن، ۱۳۸۹، چاپ دوم با ویرایش و تجدید نظر ۱۴۰۳ / نامه‌های عارف قزوینی، انتشارات نگاه، ۱۳۹۱، چاپ دوم با ویرایش، تجدید نظر و اضافات، اردیبهشت ۱۴۰۰، چاپ سوم خرداد ۱۴۰۰، چاپ چهارم آبان ۱۴۰۲ / اخبار عارف قزوینی در مطبوعات از دوره قاجار تا عصر حاضر، نشر علم، ۱۳۹۹ / عارف موسیقی دان، انتشارات ماهور، ۱۴۰۰، چاپ دوم آذر ۱۴۰۲ / عارف قزوینی و شاعران زمانه‌اش، انتشارات علمی، ۱۴۰۰.

به مناسبت سالروز درگذشت این هنرمندِ شاعر پرشور از نورمحمدی پرسش‌هایی درباره عارف پرسیدیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

* آقای نورمحمدی شما چند کتاب درباره عارف قزوینی نوشته آید و دیوان او را هم جمع کرده و به چاپ رسانده‌اید. از نگاه شما عارف چگونه مردی بوده است؟

عارف قزوینی یکی از مشهورترین و اثرگذارترین شخصیت‌های ادبی و هنری ایرانی از دورۀ مشروطیت تا عصر حاضر است. وی که شخصیتی مرکب از استعدادهای گوناگون داشت، با وقوع انقلاب مشروطه و وزیدن نسیم روح بخش آزادی، هنرهای خود را به خدمت آرمان‌های این انقلاب بزرگ مردمی درآورد و با صداقت و صمیمیتی که در این راه بروز داد ملقب به عنوان باارزش شاعر ملی شد، عنوانی که هنوز هم از ارزش و اعتبار آن کاسته نشده است.

روح آزادِ تصنیف گویِ خوش نوا و خوشنویس؛ مرور زندگی و مبارزات عارف قزوینی

عارف شیدا و شیفته وطن خویش بود و عمر را بر سر این عشق شورانگیز به پایان برد. به گفته صاحب نظران، در عصر مشروطه هیچ سخنی نتوانسته مانند کلام او در دل‌های مردم اثر کند و آنان را به خیزش و تکاپو وادارد. اگرچه آثار ادبی و هنری عارف به بیش از یک سدۀ گذشته تعلق دارد، از تازگی آن به هیچ وجه کاسته نشده و خواندن و شنیدن آنها همچنان دلپذیر و شنیدنی است. از همین روی باید گفت عارف از جمله شخصیت‌هایی است که نامشان در حافظه جمعی ایرانیان ثبت شده است.

* به نظر می‌آید عارف شخصیتی چند وجهی است. در چه ابعادی می‌توان او را شناخت؟

شخصیت عارف از سه بُعد هنر، ادب و سیاست حائز اهمیت و بررسی است. عارف زادۀ انقلاب مشروطیت است و این انقلاب مشروطیت بود که ذوق، استعداد و هنر عارف را شکوفا کرد و آن را در خدمت آرمان‌های آزادی خواهی و مشروطه طلبی قرار داد. اگر انقلاب مشروطیت به وقوع نمی‌پیوست، نام عارف این گونه در ادبیات و موسیقی ایران جاودانه نمی‌شد. زندگی عارف مشحون از حوادث گوناگون است. خلاصۀ زندگی او این بیت از اوست که در روی سنگ مزارش حک شده است:

عمرم گهی به هجر و گهی در سفر گذشت

تاریخ زندگی همه در دردسر گذشت

* چه حوادثی در زندگی او رخ داده که به دردسر تعبیرش می‌کند؟

به طوری که گفتم زندگی عارف بسیار پرماجرا و دارای نوسان ای گوناگون بوده است؛ اما اگر بخواهیم آن را با بزنگاه‌ها و حوادث مختلف تاریخی تطبیق دهیم، باید بگوییم که پیوستن به انقلاب مشروطیت و هواداری از آن، پیوستن به نهضت خراسان به رهبری کلنل محمدتقی خان پسیان و طرفداری از نهضت جمهوری از مهم‌ترین حوادث زندگی او به شمار می‌رود.

روح آزادِ تصنیف گویِ خوش نوا و خوشنویس؛ مرور زندگی و مبارزات عارف قزوینی

* چه هنرهایی داشت؟

عارف شاعر، تصنیف ساز، خوشنویس و موسیقی دان مشهور عصر مشروطیت است، او در اواسط سال ۱۲۵۷ خورشیدی در قزوین به دنیا آمد. از نوجوانی موسیقی را در قزوین نزد حاج صادق خرازی، ملأ کریم جناب و سید جعفر مجتهد لنگرودی آموخت و خوشنویسی را نیز در همین شهر از محمدرضا کتابفروش، شیخ علی سکاک و شیخ رضا شالی فرا گرفت و در اثر پشتکار و تمرینات مداوم در خط شکسته و نستعلیق تبحر یافت. خودش در سرگذشت خود نوشته است که در سن ۱۴ سالگی به قدری خط را خوب می نوشته است که در آن اوقات خط وی را برای عبرت اعیان زاده‌های قزوین قطعه کرده، نگاه می‌داشتند.

* از زندگی خانوادگی او چیزی در دست هست؟ ازدواج یا فرزند؟

عارف در ابتدای جوانی دلباخته دختری به نام خانم بالا در قزوین شد، ولی به علت مخالفت پدر و مادر دختر نتوانست به محبوبۀ خود برسد. این حادثه اثر ناگواری بر روح و روان وی بر جا گذاشت.

پس از این ازدواج نافرجام، عارف به تهران رفت و با وقوع انقلاب مشروطیت به این انقلاب بزرگ مردمی پیوست و هنر خود را در خدمت این انقلاب بزرگ مردمی قرار داد. اشعار و تصنیف‌های که در کنسرت‌ها با صدای دلنشین خود اجرا می‌کرد، نقش مهمی در بیداری مردم داشت و انگیزۀ آنان را در مبارزه با استبداد و استعمار بیشتر می‌کرد. او در این دوران، از سوی آزادی خواهان و رجال سیاسی و روزنامه نگاران عصر مشروطه به عنوان باارزش «شاعر ملی» ملقب شد. عنوانی که هنوز هم از ارزش و اعتبار آن کاسته نشده است.

* تصنیف‌های او چه ویژگی دارند که این‌طور محبوب بوده و هستند؟

تصنیف‌های عارف علاوه بر بُعد موسیقایی، هنری و زیبایی شناسی، دربردارندۀ یک دورۀ مختصر تاریخ ایران از فتح تهران تا نهضت جمهوری است.

* تجربه این روح هنرمند از ورود به دنیای سیاست و مبارزه چگونه بوده؟

جالب است، عارف در بحبوحه جنگ جهانی اول به همراه عده‌ای از رجال سیاسی که از مخالفین روس و انگلیس و طرفدار آلمان بودند به عثمانی مهاجرت کرد و در این مسافرت که به «سفر مهاجرت» مشهور شد با سید حسن مدرس و میرزاده عشقی هم سفر بود.

عارف پس از چهار سال دربه دری و دوری از وطن، در بهار سال ۱۲۹۸ با کوله باری از تجربیات اقامت در عراق و عثمانی به ایران بازگشت و در این مدت به ماهیت برخی از رجال سیاسی ایران که دم از وطن دوستی می‌زدند اما به بیگانگان وابستگی داشتند بهتر پی برد.

* و کی با کلنل پسیان آشنا و همراه شد؟

در سال ۱۳۰۰ به قیام خراسان به رهبری کلنل محمدتقی خان پسیان پیوست و از آنجا که او را ناجی ایران می‌دانست، وی را با نادر مقایسه کرد. عارف در خاطرات خود نوشته است که در تحریک کلنل محمدتقی خان پسیان به قیام نقش اساسی و محوری داشته است.

پس از کشته شدن کلنل محمدتقی خان پسیان، عارف که از حوادث روزگار بسیار نومید و بدبین و افسرده و فرسوده‌تر شده بود به تهران بازگشت و با بلند شدن زمزمه جمهوریت و خلع قاجاریه از سلطنت به نهضت جمهوری پیوست و با به روی صحنه بردن کنسرت جمهوری در اسفند سال ۱۳۰۲ در گراند هتل به طور تمام قد از این نهضت طرفداری کرد.

* این شکست‌های پیاپی چه تأثیری بر روح و جسم او گذاشت؟

پس از شکست نهضت جمهوری، از سال ۱۳۰۶ خورشیدی برای معالجه حنجره و سینۀ بیمار خود به همدان رفت و تا پایان عمر در این شهر به طور منزوی می‌زیست و به جز معدود دوستان خود با افراد دیگر ارتباط چندانی نداشت. او که مجبور به اقامت در همدان بود، از طرف حکومت تحت نظر بود تا با کسی مراودات و ارتباط سیاسی نداشته باشد. عارف در شب دوم بهمن سال ۱۳۱۲ درگذشت و در صحن مقبرۀ بوعلی سینا به خاک سپرده شد.

* میراث عارف را چه می‌توان دانست؟

او به تنهایی چند هنر داشت. شعر خوش می‌سرود، آهنگ خوب می‌ساخت، خط خوش می‌نوشت، آواز را خوش می‌خواند و ساز را نیکو می‌نواخت. اما از اینها که بگذریم مهمترین میراث فکری و عقیدتی عارف عشق به وطن بود. به تعبیر مرتضی نی داود _نوازندۀ مشهور تار_ عارف عاشق ایران بود.

روح آزادِ تصنیف گویِ خوش نوا و خوشنویس؛ مرور زندگی و مبارزات عارف قزوینی

* اثر عارف قزوینی را کجای زندگی‌مان می‌توانیم ببینیم؟

ببینید، از مشروطه به بعد مکاتب گوناگونی بر جامعه ایران اثر گذاشته است و مردم ایران که پس از مشروطه به دنبال آزادی، عدالت و قانون بودند فریفته و دنباله رو جریانات مختلف سیاسی شده‌اند، ولی هیچیک از این مکاتب و جریانات نتوانسته‌اند پاسخگوی خواسته‌های ملت باشند و در اثر گذشت زمان نقایض این مکاتب آشکار شده است.

یکی از این مکاتب جریانات چپ و تمایل به آموزه‌های سوسیالیسم است. از سال ۱۳۰۰ به بعد که هنوز اسلام سیاسی و اندیشه‌های ظلم ستیزانه اسلامی وارد عرصه اجتماع و سیاست ایران نشده بود، تنها مکتبی که ادعا داشت می‌تواند عدالت اجتماعی را برقرار سازد و ریشه بی عدالتی را از بیخ و بُن برکند سوسیالیسم بود. به همین دلیل، بسیاری از روشنفکران و مبارزین سیاسی بدون اینکه حتی به مبانی ماتریالیستی سوسیالیسم و کمونیسم گرایشی داشته باشند، به امید برقراری عدالت اجتماعی و از بین رفتن تبعیض‌ها، نابرابری‌ها و ظلم‌ها و ستم‌ها به این جریان تازه نفس سیاسی که هنوز معایب و ناکارآمدی‌های آن آشکار نشده بود پیوستند و آن را آرمان خود دانستند. پیوستند. اما گذشت زمان ثابت کرد که کمونیسم و سوسیالیسم خود بزرگترین مخرب اساس آزادی‌های فردی و اجتماعی بوده است، این مسلک به گونه‌ای امتحان خود را بد داده و مبانی فکری آن به گونه‌ای دچار فروپاشی شده که باید آن را در موزه‌های تاریخی جست.

* این مکاتب هرکدام چند صباحی بودند و رفتند، ولی میهن‌دوستی و وطن‌خواهی ایران تغییر نکرده است.

به اعتقاد من، دیگر مکاتبی که مردم ایران به آن‌ها دلبستگی پیدا کردند نیز به دلیل بازخورد و نتیجه نامطلوب، سرنوشتی همچون سوسیالیسم و کمونیسم پیدا کرده‌اند و همین سبب شده که گرایش‌های وطن دوستی، ملی گرایی و وطن خواهی که میراث فکری و عقیدتی عارف است بار دیگر شدت یابد و فراگیر شود.

برای مثال، گرایش به شاهنامه و شاهنامه خوانی و علاقه به مظاهر ملی در مدارس و بخصوص در نسل جوان به شدت در جای جای کشور در حال فراگیر شدن است. اگر نیک و به دقت بنگریم، کشورهایی که دارای گرایش‌های ملی گرایانه و وطن دوستانه هستند، نسبت به دیگر کشورها پیشرفته ترند و مردم آن کشورها از رفاه و توسعه بیشتری برخوردارند. بنابراین، عارف و پیام او را می‌توانیم در گرایشات وطن دوستانۀ جامعۀ ایران بهتر ببینیم.

* اگر عارف قزوینی در تاریخ ما نبود، امروز چه چیزی کم داشتیم؟

عارف نخستین موسیقی دانی بود که تمایلات آزادی خواهی را وارد موسیقی ایران کرد. تا پیش از عارف، بیشتر تصنیف‌های موسیقی ایرانی دارای مضامین عاشقانه و یا مضامین نازل و کم ارزش و حتی مضامین رکیک بود. عارف در دیوان خود، نمونه‌هایی از این گونه تصنیف‌ها را به دست داده است و اگر این گونه تصنیف‌ها را با تصنیف «از خون جوانان وطن» مقایسه کنیم، درخواهیم یافت که عارف چه خدمتی به موسیقی و حتی ادبیات ایران پس از مشروطه کرده است.

عارف به همراه درویش خان اولین موسیقی‏دانی است که کنسرت را در ایران بنا نهاد. علاوه بر این، عارف اولین بنیانگذار کنسرت سیاسی در ایران نیز محسوب می‌شود و تا پیش از او، مردم نمی‌دانستند که از کنسرت نیز می‌توان برای بیان مقاصد سیاسی و اجتماعی استفاده کرد.

در واقع او با استفاده از سلاح موسیقی و اجرای آواز رو در رو، حس وطن‏پرستی، بیگانه ستیزی و مبارزه با جهل و استبداد را در مردمی که بیشتر آنان از داشتن سواد محروم بودند، بیدار می‌کرد. اشخاصی که در کنسرت‌های عارف حضور داشته‌اند، جملگی بر تأثیر شگرف این کنسرت‌ها بر ضمیر پنهان شنوندگان تأکید کرده‌اند.

روح آزادِ تصنیف گویِ خوش نوا و خوشنویس؛ مرور زندگی و مبارزات عارف قزوینی

*جالب است که این کنسرت‌ها با وجود نوظهور بودن مخاطب داشته‌اند. به نظر می‌آید آن زمان کنسرت رفتن عملی روشنفکرانه بوده و با عامه مردم ارتباط برقرار نکند.

با توجه به اینکه در آن روزگار تنها پنج درصد از مردم ایران باسواد بودند، روش عارف در برقراری ارتباط با مردم از طریق کنسرت، روش منحصر به فرد و بسیار موفقی بود که دیگر شاعران عصر بیداری از آن بی بهره بودند.

بررسی اعلان کنسرت‌های عارف و ادبیات و عباراتی همچون: «زنده کننده موسیقی» و «تجدیدکننده ادبیات» که از سوی مدیران جراید در وصف عارف به کار رفته، نشانگر این نکته است که کنسرت‌های عارف در آن دوران، در حکم یک رویداد بزرگ فرهنگی، هنری، اجتماعی و سیاسی در آن روزگار بوده است.

* این تجربه که از دوره عارف قزوینی شروع شد، روی موسیقی آزادی‌خواهانه و مبارزه‌های بعد از او هم اثر داشت؟

بله، تجربه عارف در به کار بردن مضامین سیاسی و آزادی خواهی با موسیقی، چراغ راه اعضای کانون شیدا و عارف در انقلاب سال ۱۳۵۷ بود و شاید اگر عارف و تجربۀ او نبود، آنها نمی‌توانستند همسو با تحولات اجتماعی روز، آثار ارزنده خود را به اجرا درآورند.



منیع: خبرگزاری مهر

انتقاد به شکل برگزاری کنگره شعر دفاع مقدس؛ سخنرانی بله، شعرخوانی برگزیدگان نه!


خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ جواد شیخ الاسلامی: حامد فلاحی‌راد، سومین سال متوالی است که برگزیده کنگره شعر دفاع مقدس شده است. او سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ در کنگره استانی شعر دفاع مقدس و امسال رتبه اول کشور را در بخش «میراث‌های ماندگار» این کنگره به دست آورده است.

به بهانه برگزیده‌شدن این شاعر در کنگره ملی شعر دفاع مقدس، سراغش رفتیم تا درباره مسیر شعری، تجربه حضور در کنگره شعر دفاع مقدس، چند و چون برگزاری کنگره ملی شعر دفاع مقدس در قزوین و … صحبت کنیم.

مشروح این ‌گفتگو را در ادامه می‌خوانیم؛

* آقای فلاحی‌راد، چندسال است شعر می‌گوئید؟

فکر می‌کنم به صورت حرفه‌ای چهار پنج سال است که حرفه‌ای‌تر کار می‌کنم ولی ده دوازده سالی است که شعر می‌نویسم. در این سال‌ها سعی کردم نگاهم یک مقدار نسبت به گذشته حرفه‌ای‌تر باشد.

* شما شاعر پرکاری هستید و شعرهای زیادی دارید که با بعضی از آنها در کنگره‌های شعر هم برگزیده شده‌اید. چرا به فکر انتشار کتاب نیفتادید؟

هم توفیقش نبوده، هم علاقه‌اش. علاقه‌ای به چاپ کتاب ندارم. به نظرم وضعیت بازار نشر خوب نیست و دلیل آن هم شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی است. آنچه که باید به گوش مخاطب برسد از طریق همین شبکه‌های اجتماعی می‌رسد و ضرورت انتشار کتاب در این زمانه کم شده است. از آن طرف بازار نشر هم وضعیتی بحرانی دارد و قیمت کتاب در آن خیلی بالا است. به همین خاطر تا به حال سراغ چاپ کتاب نرفته‌ام

* درباره کنگره ملی شعر دفاع مقدس صحبت کنیم. امسال در چه بخشی برگزیده شدید؟

در بخش میراث‌های ماندگار نفر اول شدم. من توفیق داشتم که سه سال متوالی جزو برگزیدگان این کنگره باشم. با این تفاوت که دو سال گذشته در کنگره استانی شعر دفاع مقدس برگزیده شدم، ولی این بار در کنگره ملی شعر دفاع مقدس برگزیده شدم که در قزوین برگزار شد.

* چون سه دوره متوالی در این کنگره برگزیده شدید می‌پرسم؛ شعر را برای کنگره می‌نویسید یا شعرهایی را که نوشته‌اید به کنگره‌ها ارسال می‌کنید؟

نه اتفاقاً. این‌طور نیست که برای کنگره شعر بنویسم. از آن جایی که خودم نسبت به مقاومت و دفاع مقدس احساس وظیفه دارم، همیشه درباره این موضوعات شعر می‌نویسم. همیشه موضوعی وجود دارد که ذهنم را درگیر کند و درباره آن شعری بنویسم. برای همین هر موقع که این کنگره برگزار می‌شود، من معمولاً از قبل چهار پنج شعر با همین موضوعات نوشته‌ام. مثلاً در ماه‌های پیش یکی از موضوعاتی که ذهنم را درگیر کرده بود، اعضا هلال احمر غزه بود که در میان بمباران‌ها جسد شهدا را جمع می‌کردند. این نوع موضوعات خیلی ذهنم را درگیر می‌کند و معمولاً به خاطر علاقه شخصی درباره آنها شعر می‌نویسم. وقتی کنگره‌ای برگزار می‌شود، اگر برای آن موضوع شعر داشته باشم، همین شعرها را می‌فرستم که گاهی به چشم می‌آیند و گاهی هم شعر دوستان بهتر از من است.

* نظرتان درباره برگزاری کنگره‌های موضوعی چیست؟ چون بعضی شاعران شعرشان کاملاً کنگره‌ای می‌شود و از بس به نیت برگزیده‌شدن شعر نوشته‌اند که زبان و بیان و حال و هوای شعرشان مصنوعی و کلیشه‌ای می‌شود. به نظرتان محاسن و معایب برگزاری کنگره‌های شعر چیست؟

خودم دوستانی دارم که کنگره‌ای شعر می‌نویسند، از آن طرف دوستانی هم دارم که شعر می‌نویسند و بعد اگر مناسب کنگره‌ای باشد برای آن ارسال می‌کنند. به نظرم تفاوت‌شان در این است که بعد از چندسال آن چیزی که ماحصل تو از شعر است، یک دفتر شعر است که تنها مورد پسند داورها است. تو به این دلیل که می‌دانی چه داورانی چه سلیقه‌ای دارند، شعرت را با متر و ملاک و خوشامد آنها تنظیم می‌کنی. منتها این شعر به نظرم ماندگاری ندارد. آنچه که شاعران کنگره‌ای می‌نویسند فقط به درد کنگره‌ها می‌خورد و این که جایزه‌ای ببرند.

اما آن‌کسی که با توجه به مسائل روزگار و دغدغه‌های خودش شعر می‌نویسد، شعرش حظ بیشتری دارد و بیشتر در خاطره جامعه ادبی می‌ماند. کسی که مردم را در نظر می‌گیرد، جامعه را در نظر می‌گیرد، لحظات و «آن» ‌های خودش را در نظر می‌گیرد، تفکری که نسبت به آن موضوع داشته را در نظر می‌گیرد، شعرش زنده است و همین زنده بودن، شور و حال بیشتری در مخاطب زنده می‌کند. من خودم ترجیح می‌دهم که جزو دسته دوم باشم. یعنی یک چیزی و موضوعی و اتفاقی من را به هم بریزد تا برایش شعر بنویسم. شعری که وقتی مخاطب آن را می‌خواند یا می‌شنود، بتواند با آن ارتباط برقرار کند. نوشتن تنها به خاطر جایزه درست نیست.

* این‌دوره از کنگره ملی شعر دفاع مقدس چه‌طور برگزار شد؟ چون آن‌قدر بدون سر و صدا برگزار شد که انگار نه انگار کنگره دفاع مقدس است. به یاد داریم که در سال‌های گذشته این کنگره خیلی بیشتر مورد توجه قرار می‌گرفت و نحوه برگزاری آن هم طوری بود که رسانه‌ها و جریان‌های ادبی و مردم را درگیر می‌کرد. شما که سه سال در این کنگره حضور داشتید، نحوه برگزاری آن را چطور ارزیابی می‌کنید؟

بدون تعارف شکل برگزاری کنگره شعر دفاع مقدس در این سه سال خوب نبوده است. کسانی که این کنگره‌ها را برگزار می‌کنند خیلی هم زحمت می‌کشند و خیلی هم دغدغه دارند، ولی با این کنگره‌ها خیلی کارمندی برخورد می‌شود. یعنی نگاه‌شان خیلی کارمندی است. از آن جایی که اولین مخاطب برگزاری کنگره و جشنواره و سوگواره و… مردم هستند و ما می‌خواهیم بهترین شعر را به مردم معرفی کنیم، فکر می‌کنم در نوع برگزاری کنگره‌ها هم باید مردم را در نظر گرفت. وقتی ساعت برگزاری کنگره را ساعت ۹ صبح روز یکشنبه قرار بدهیم، خواه ناخواه خیلی از مخاطبان ما سر کار هستند و نمی‌توانند در آن شرکت کنند.

از طرفی با توجه به اینکه سازمان‌های مختلف دست به دست هم می‌دهند تا یک کنگره شعر برگزار شود، هرکدام از این ارگان‌ها و سازمان‌ها یک سخنران به سخنران‌های اختتامیه کنگره اضافه می‌کنند که واقعاً برای مردم و حتی شاعران اذیت‌کننده است. در هر کنگره‌ای باید امام جمعه، استاندار، شهردار، رئیس اداره ارشاد و… صحبت کنند. این سخنرانی‌ها را کنار سخنرانی دبیر علمی و دبیر اجرایی کنگره‌ها بگذارید. واقعاً آنقدر تعداد سخنرانی‌ها زیاد می‌شود که دیگر وقتی برای شعرخوانی شاعران نیست. یعنی اولین اتفاقی که می‌افتد این است که خود شعر و شاعران در حاشیه قرار می‌گیرند. همان مخاطب‌هایی که خودشان را به کنگره رسانده‌اند هم چیزی جز سخنرانی گیرشان نمی‌آید.

* خود شما به عنوان برگزیده ملی کنگره شعر دفاع مقدس در اختتامیه این کنگره شعرخوانی داشتید؟

در سه سالی که برگزیده شدم، هنوز خودم در اختتامیه کنگره شعر دفاع مقدس شعرخوانی نداشته‌ام. امسال که برگزیده اصلی کنگره ملی بودم، باز هم شعرخوانی نداشتم. بیشتر شنوای سخنرانی مسئولان بودیم. در انتهای این جلسات هم معمولاً به دلیل اینکه وقت نیست، با عجله جوایز را می‌دهند و شاعران فرصت نمی‌کنند حتی پشت میکروفون قرار بگیرند. به نظرم در برگزاری کنگره‌های ادبی باید تجدیدنظری صورت بگیرد و شاعران در مرکز آن باشند.



منیع: خبرگزاری مهر