چاپ جلد اول خاطرات یک اطلاعاتی؛ از خنثی‌کردن کودتا تا اعدام قطب‌زاده


به گزارش خبرنگار مهر، جلد اول «من اطلاعاتی بودم؛ خاطرات افسر اطلاعاتی علی مهدوی؛ از تعقیب و مراقبت سپاه و کشف کودتاها تا ورود به وزارت اطلاعات» با مصاحبه و پژوهش رضا اکبری آهنگر و خاطره‌نگاری راضیه ولدبیگی به‌تازگی توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر و راهی بازار نشر شده است.

کتاب پیش‌رو، این‌گونه وارد متن، و فصل اولش با عنوان «کودکی و نوجوانی» این‌گونه شروع می‌شود: همان‌لحظه، همان یک‌جمله مسیر زندگی‌ام را زیر و رو کرد؛ و الا شاید من هم کمونیست می‌شدم و علیه جمهوری اسلامی کارهای خطرناکی می‌کردم. می‌شدم یکی مثل خودشان؛ همان‌هایی که تا این‌نظام و انقلاب متولد شد، چنگ و دندان نشان دادند تا مبادا نفسی بکشد. شاید جزو سازمان مجاهدین خلق [منافقین] می‌شدم و راحت آدم می‌کشتم. یا تروریست ابلهی که چون مافوقم دستور داده، زن و بچه‌ای را که در کوچه‌ای تنگ با وحشت به من خیره شده‌اند را بی‌دلیل، به رگبار می‌بستم.

این‌کتاب دربرگیرنده خاطرات یک‌افسر اطلاعاتی در بازه زمانی ۱۳۵۸ تا ۱۳۹۲ است و انتشار آن برای اولین‌بار رخ می‌دهد. چون تا پیش از این، کتابی از خاطرات افسران اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران منتشر نشده است. ابتدای انقلاب، خنثی‌کردن کودتا، اعدام صادق قطب‌زاده و ورود به وزارت اطلاعات، ازجمله خاطراتی هستند که راوی این‌کتاب در جلد اول آن روایت کرده است.

جلد اول «من اطلاعاتی بودم» ۱۳ فصل دارد که به این‌ترتیب‌اند:

«کودکی و نوجوانی»، «عضویت در سپاه»، «بازماندگان کودتا»، «ورود به ستاد اطلاعات سپاه»، «جبهه جنگ»، «صادق قطب‌زاده»، «آقای سیدکاظم شریعتمداری»، «ترورهای پنهان»، «ملی‌گرایان»، «ورود به بخش حفاظت اطلاعات سپاه»، «ورود به وزارت اطلاعات»، «فرق نوظهور و عرفان‌های کاذب» و «شکنجه در سپاه».

در بخشی از فصل «شکنجه در سپاه» از این‌کتاب می‌خوانیم:

در مورد متهمان اقتصادی که قضیه فوری نبود، کار ساده‌تر پیش می‌رفت. می‌شد کوتاه آمد چون جان کسی در خطر نبود هرچند مسئله جدی بود. اما اگر شما بعد از روزها تلاش و مراقبت‌های سخت و پیچیده و صرف زمان زیاد و بی‌خوابی کشیدن، ببینید قرار است همین الان سوژه، فلان ساختمان را منفجر کند و مواد منفجره را در محلی جاسازی کرده و چاشنی آن را دست شخص دیگری سپرده که هرچقدر هم بگردید و بدوید و پدر خودتان را در بیاورید نمی‌توانید به موقع پیدایش کنید، و برای خثنی‌سازی آن بمب لعنتی هم فقط سه‌ساعت وقت دارید، آن‌وقت چطوری باید ساختمان و مردم بیگناه و بی‌خبر داخل آن‌جا را نجات دهید؟ می‌نشینید طرف را نصیحت می‌کنید که «آقا این‌کارها خوب نیست؟ نجات بشر و نوع دوستی شما کجا رفته، کشتار مردم کار بسیار زشتی‌ست؟» آن‌موقع نصیحت جواب نمی‌دهد، هرطور شده با حربه‌ای باید بتوانید افراد جامعه را در فرصت کمی که دارید از مرگ حتمی نجات دهید.

در جریان همان کیس تبریز که سوژه را دستگیر کردیم، یکی از بچه‌های تبریز همانجا او را خواباند روی ماشین، گردنش را کشید و دستش را آورد پشت و محکم گرفت چون شرایط حساس است و ما نمی‌دانیم طرف ممکن است چه عکس‌العملی نشان دهد، مجبوریم سریع باشیم یا مثلا اعضای منافقین را باید یک‌جوری می‌گرفتیم که فرصت نکند سیانورش را بخورد. اول دست‌هایش و بعد دهنش را می‌گرفتند. اگر فرصت می‌کرد سیانور می‌خورد باید سریع پادزهر را به دهانش می‌ریختند که نمیرد. یا مثلا در جریان آقای گیلانی گفتم که چقدر ایشان دقت داشت که اینها توبه کنند بعد اعدام شوند. اینها به خاطر همان فرمایش آقا بود که جای جلاد و مظلوم نباید عوض شود و می‌بایست در این‌موارد کاملا اتفاقات تبیین و حقایق روشن شود.

اما خود منافقین، وحشیانه‌ترین جنایت‌ها را می‌کردند. همان شکنجه‌هایی که جمهوری اسلامی را به آن متهم کردند همان‌ها را خودشان انجام دادند، آن‌سه نیرویی که به دست منافقین اسیر شدند؛ برای گرفتن اطلاعات و اقرار؛ زنده‌زنده پوست سرشان را کنده بودند! گفتنش برایم خیلی سخت است؛ خیلی سخت، با اطوی داغ پوسشان را سوزاندند و شکنجه‌های دیگری که برخی از آنها قابل ذکر نیست. یک آمپول زدن درد دارد چه برسد به این‌کارها و بعد نیمه‌جان در گودالی دفنشان کردند. اما حالا اعضای سازمان یا کسانی که به خارج از کشور رفته‌اند ادعا می‌کنند که چندساعت به آنها دست‌بند قپانی زده‌اند و شکنجه شده‌اند!

این‌کتاب با ۲۴۰ صفحه و قیمت ۱۶۰ هزار تومان منتشر شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

تشدید نظارت بر چاپ بسته‌بندی‌های دارویی و بهداشتی


عباس زارع، مدیرکل دفتر چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، از نظارت بیشتر بر چاپخانه‌های سراسر کشور خبر داد و گفت: با اتحادیه‌های چاپ در سراسر کشور هماهنگ شده تا با نظارت بیشتر از چاپ بسته‌بندی‌های غذایی، دارویی، بهداشتی و خودرویی غیر اصل جلوگیری شود. 

زارع دلیل این تاکید بر نظارت بیشتر را اعمال تحریم‌های ظالمانه در این بخش‌ها عنوان کرد و افزود: معمولاً مردم به نوع بسته‌بندی‌ها در فروشگاه‌ها توجه نمی‌کنند، همین موضوع ممکن است منجر به سوءاستفاده برخی از افراد شود. البته تا الان گزارشی مبنی بر چاپ غیر قانونی و اصل این اقلام نداشتیم، با این حال به نظارت خود ادامه می‌دهیم.

مدیر کل دفتر چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین در ادامه درباره پرداخت خسارت‌های چاپخانه‌هایی که در جنگ 12 روزه متحمل خسارت شده بودند نیز توضیحاتی داد و افزود: یک واحد لیتوگرافی و هشت چاپخانه در جریان تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک کشور متحمل خسارت شده بودند. میزان آسیب این واحدها برآورد شده و قرار است پس از بررسی‌های لازم، پرداخت خسارت صورت گیرد. 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

ژاله آموزگار به دانشکده ادبیات بازگشت؛ غافل از بزرگی خود هستیم


به گزارش خبرنگار مهر، ژاله آموزگار پس از سه سال به دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بازگشت و دیروز یکشنبه ۲۳ دی در حاشیه جلسه معارفه رئیس جدید دانشکده ادبیات جواد اصغری، و تودیع رئیس قبلی این دانشکده عبدالرضا سیف گفت: پیشتر از این جلسه از پله‌ها بالا رفتم و با دانشجویان عزیزم هم سخن شدم، و هیچ وقت احساس خستگی نکردم.

وی افزود: دانشگاه تهران یک میراث فرهنگی است. فرق دارد با دانشکده‌های متعددی که در همه جا برپا شده و بسیار هم ارزشمند هستند؛ آن روز خدمت آقای حسینی عرض کردم، مؤسسه دهخدا و دانشکده ادبیات دانشگاه تهران از یک مؤسسه فرهنگی بالاترند و میراث فرهنگی هستند. این‌مکان، اولین دانشگاه است، بزرگانی را تربیت کرده که ما توسط آنها در دنیا شناخته می‌شویم.

این‌استاد ادبیات گفت: به عنوان یک استاد دانشکده ادبیات همیشه افتخار کردم. نمی‌خواهم تحقیقات استادان سایر رشته‌ها را بی‌ارزش کنم، ولی به عنوان یک ایرانی می‌توانم بگویم اگر می‌توانیم سرمان را در دنیا بلند کنیم، به‌خاطر زبانمان و ادبیاتمان و تفکرمان، و به فلسفه‌ای که در همین دانشکده توسط استادان درجه یک درس داده شده است. اگر اسمشان را بشمارم همه ما باید تمام قد بلند بشویم. ما فروزان‌فرها داشتیم، کسانی خیلی بالاتر داشتیم، این‌ها هنوز اسم ما را در دنیا بلند می‌کنند. از سیمرغ و عطار همه‌جا سخن می‌گویند و فیلم می‌سازند و شاید غافل باشیم که چه‌قدر از این لحاظ بزرگ هستیم.



منیع: خبرگزاری مهر

پس از جشنواره فجر، سخت‌گیرتر شده‌ام؛ شاعر جوان نباید مغلوب غرور شود!


خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ جواد شیخ الاسلامی: حسین دهلوی شاعر جوانی است که سال گذشته با کتاب «دلبستگی» در بخش «شعر بزرگسال» هجدهمین جشنواره شعر فجر برگزیده شد. از دهلوی پیش از این دو کتاب دیگر به نام‌های «مجنون در تهران» ‌ توسط انتشارات سپیده‌باوران و «آشفتگی» ‌ توسط انتشارات «نزدیکتر» ‌ منتشر شده است.

به بهانه نزدیک شدن به نوزدهمین جشنواره شعر فجر، سراغ دهلوی رفتیم تا درباره نگاهش به غزل، تجربه برگزیده شدن در جشنواره شعر فجر و فعالیت‌های اخیرش با او صحبت کنیم.

مشروح این گفتگو در ادامه می‌آید؛

* آقای دهلوی شما در جشنواره شعر فجر سال گذشته برگزیده شدید. اینکه جوان‌ترین برگزیده شعر فجر شدید، چه احساسی داشت؟ فکر می‌کنید توجه چنین جشنواره‌ای به شعر جوانان چقدر اهمیت دارد؟

اولش گمان نمی‌کردم چنین اتفاقی بیفتد، اما بعد از اینکه جایزه برگزیده‌ بخش ترانه را به آقای سلیمانی دادند، متوجه شدم بنای این‌جشنواره بر جوان‌گرایی است. این‌رویکرد، نشان‌دهنده‌ توجه ویژه‌ برگزارکنندگان به استعدادهای جوان و فراهم‌آوردن فرصتی برای رشد و دیده‌شدن آن‌هاست. قطعاً توجه به شعر جوانان، نه‌تنها باعث پیشرفت و شکوفایی آن‌ها می‌شود، بلکه از دلسردی و ناامیدی ایشان نیز جلوگیری می‌کند. این حرکت، می‌تواند انگیزه‌بخش باشد و به آن‌ها این باور را بدهد که تلاش‌هایشان دیده می‌شود و ارزشمند است.

البته، شاعر جوان نیز باید مراقب باشد مغلوب غرور نشود. موفقیت‌های اولیه می‌توانند وسوسه‌انگیز باشند، اما مهم این است که شاعر جوان همواره به یاد داشته باشد که هنر، راهی طولانی و پرچالش است و نیاز به تلاش مستمر و فروتنی دارد. جایزه‌ها و تقدیرها، هرچند شیرین و انگیزه‌بخش هستند، اما نباید باعث توقف یا خودبینی شوند. شاعر جوان باید همواره در حال یادگیری و بهبود خود باشد و از تجربه‌های پیش‌رو به‌عنوان فرصتی برای رشد استفاده کند. من فکر می‌کنم جشنواره شعر فجر و رویکرد جوان‌گرایانه آن، می‌تواند الگویی برای سایر رویدادهای فرهنگی و هنری باشد تا با حمایت از جوانان، به غنای ادبیات و هنر کشور کمک کنند. امیدوارم این روند ادامه پیدا کند و شاهد شکوفایی هرچه بیشتر استعدادهای جوان در عرصه‌ شعر و ترانه باشیم.

شاعر جوان نیز باید مراقب باشد که مغلوب غرور نشود. موفقیت‌های اولیه می‌توانند وسوسه‌انگیز باشند، اما مهم این است که شاعر جوان همواره به یاد داشته باشد که هنر، راهی طولانی و پرچالش است و نیاز به تلاش مستمر و فروتنی دارد. * درباره کتاب دلبستگی توضیح بدهید. این‌کتاب چه شعرهایی دارد؟ فضای مضمونی آن چه‌طور است؟

دلبستگی مجموعه‌ای است که شامل ۳۸ غزل می‌شود و بیشتر حجم آن را غزل‌های عاشقانه تشکیل می‌دهد. در کنار این غزل‌ها، چند غزل آئینی نیز در مجموعه وجود دارد که به آن تنوع و عمق بخشیده‌اند. در فرآیند ایجاد این مجموعه، سعی کردم تا حد ممکن ابتدا خودم را راضی کنم و اثری خلق کنم که برای خودم قابل‌قبول و معنادار باشد. این رضایت شخصی، برایم بسیار مهم بود، چون معتقدم اگر اثری برای خالقش رضایت‌بخش نباشد، نمی‌تواند مخاطب را نیز تحت تأثیر قرار دهد. به همین خاطر تقریباً دو سال به گزینش و ویرایش اشعار پرداختم تا بتوانم بهترین و تأثیرگذارترین اشعار را انتخاب کنم. این فرآیند، نتیجه‌اش شد کتاب دلبستگی. در این مسیر، تلاش کردم تا هر شعر به‌گونه‌ای باشد که نه‌تنها احساسات و اندیشه‌هایم را به‌درستی بیان کند، بلکه برای مخاطب نیز جذاب و تأمل‌برانگیز باشد. امیدوارم این مجموعه بتواند با مخاطبان ارتباط برقرار کند.

* چرا غزل را به عنوان قالب اصلی انتخاب کردید؟ فکر می‌کنید در ادامه هم غزل را ادامه بدهید یا به سمت دیگر قالب‌ها مثل نیمایی هم خواهید رفت؟

غزل، دریای بی‌کرانی است؛ قالبی که توانسته قرن‌ها زنده بماند و نفس بکشد و در عین کهن بودن تازه بماند، قابل احترام و ستایش است و به خاطر همین ویژگی‌هاست که به آن احترام می‌گذارم. غزل، با ظرفیت بی‌نهایتش، می‌تواند احساسات و اندیشه‌ها را در قالب کلماتی موزون و آهنگین به تصویر بکشد و هر بار با خواندنش، تازگی و عمق خود را حفظ کند. این قالب، برای من جایگاه ویژه‌ای دارد و همیشه آن را جدی‌تر و مهم‌تر از سایر قالب‌ها می‌دانم.

با این حال، قالب نیمایی نیز برایم عزیز و دوست‌داشتنی است. شاعران مورد علاقه‌ام، مانند اخوان ثالث و قیصر امین‌پور، با نیمایی‌های فوق‌العاده‌شان، این قالب را در نظرم درخشان و جذاب جلوه داده‌اند. بارها نیمایی‌های مرحوم قیصر را زیر لب زمزمه می‌کنم و از خواندن هزارباره‌شان لذت می‌برم. نیمایی‌های او، با آن زبان ساده و عمیق، همیشه مرا تحت تأثیر قرار می‌دهند و احساس می‌کنم این‌قالب نیز ظرفیت‌های بی‌شماری برای بیان احساسات و اندیشه‌ها دارد.

پس از جشنواره فجر، سخت‌گیرتر شده‌ام؛ شاعر جوان نباید مغلوب غرور شود!

* یعنی به زودی از حسین دهلوی مجموعه‌شعر نیمایی می‌خوانیم؟

با وجود علاقه‌ام به قالب نیمایی و تجربه‌ی سرودن در این قالب، فکر می‌کنم بیشتر غزل‌سرا باقی بمانم تا شاعر نیمایی. غزل برایم جدی‌تر و مهم‌تر است.

* به‌نظرتان ظرفیت‌های غزل و نیمایی چه تفاوتی با هم دارند؟

ظرفیت غزل اگر بی‌نهایت باشد، ظرفیت نیمایی را می‌توان «بی‌نهایت بعلاوه یک» دانست. نیمایی، قالب لحظه‌هاست؛ قالبی که به شاعر این امکان را می‌دهد تا بدون هیچ اضافه‌ای، لحظه‌های ناب و خالص زندگی را به تصویر بکشد. در نیمایی، هر کلمه به‌دقت انتخاب می‌شود و هر جمله، بار معنایی عمیقی را با خود حمل می‌کند. این قالب، با آزادی‌ای که به شاعر می‌دهد، اجازه می‌دهد تا احساسات و اندیشه‌ها در خالص‌ترین شکل خود بیان شوند. نیمایی، مانند پنجره‌ای است به سوی لحظه‌هایی که شاید در قالب‌های دیگر نتوان به‌راحتی آن‌ها را بیان کرد. این قالب، با ریتم و ساختار منعطفش، به شاعر اجازه می‌دهد تا بدون محدودیت‌های وزن و قافیه‌ی سنتی، به بیان احساسات و تجربیات خود بپردازد.

با این‌حال، غزل نیز با ظرفیت بی‌نهایتش، همیشه جایگاه ویژه‌ای در دل من دارد. غزل، با موسیقی کلمات و ظرافت‌های بیانی‌اش، «همیشه» مرا به سوی خود جذب می‌کند. اما نیمایی، با آن آزادی و خلوصش، «گاهی» مرا به سوی خود می‌کشاند و اجازه می‌دهد تا لحظه‌های ناب زندگی را در قالب کلمات به تصویر بکشم. در نهایت، هر دو قالب، غزل و نیمایی، هر کدام به شیوه‌ی خود، ظرفیت‌های بی‌نهایتی برای بیان احساسات و اندیشه‌ها دارند. انتخاب بین این دو، بیشتر به حال و هوای شاعر و لحظه‌ای که در آن قرار دارد بستگی دارد. برای من، غزل همیشه خانه‌ی اصلی‌ام خواهد بود، اما نیمایی نیز پنجره‌ای است به سوی لحظه‌هایی که نمی‌توان از آن‌ها گذشت.

بعد از جشنواره فجر، من سخت‌گیرتر شدم و کمتر شعر نوشتم. شاید بهتر باشد بگویم که گزیده‌تر نوشتم. برای چاپ کتاب شعر بعدی، نه عجله‌ای دارم و نه برنامه‌ای. می‌خواهم با آرامش و دقت بیشتری کار کنم و مطمئن شوم که هر شعری که در کتابم جای می‌گیرد، ارزش چاپ شدن را دارد. * بعد از جشنواره شعر فجر چه اتفاقی افتاد؟ چه‌قدر شعر نوشتید؟

همیشه بعد از جشنواره‌ها، شاعر برگزیده در کانون محبت بی‌دریغ و بی‌پایان اهل ادب قرار می‌گیرد. از انجمن‌های ادبی محلی گرفته تا انجمن‌های بزرگ و مطرح‌ترین شب‌های شعر کشور، همه به استقبال فرد برگزیده می‌آیند و او را در آغوش می‌گیرند. این محبت و توجه، هرچند شیرین و دل‌گرم‌کننده است، اما عمری کوتاه دارد؛ شاید شش یا هفت ماه بیشتر دوام نیاورد. بعد از جشنواره‌ی فجر، من سخت‌گیرتر شدم و کمتر شعر نوشتم. شاید بهتر باشد بگویم که گزیده‌تر نوشتم.

* کتاب بعدی را چه زمانی منتشر می‌کنید؟

برای چاپ کتاب شعر بعدی، نه عجله‌ای دارم و نه برنامه‌ای. می‌خواهم با آرامش و دقت بیشتری کار کنم و مطمئن شوم که هر شعری که در کتابم جای می‌گیرد، ارزش چاپ شدن را دارد. شاید این رویکرد، زمان‌بر باشد، اما برایم مهم است که کتاب بعدی‌ام، اثری باشد که بتوانم به آن افتخار کنم.

* توصیه‌ای به شاعران جوان دارید؟

آرزوی موفقیت می‌کنم؛ اول برای غزل فارسی، که همیشه برایم عزیز و گرامی بوده است. و بعد امیدوارم چرخ روزگار جوری نچرخد که شعر گفتن، دغدغه‌ی چندم شاعران هم‌عصر و هم‌نسل من شود. شعر، به‌ویژه غزل، گنجینه‌ای است که باید حفظ شود و به نسل‌های بعدی منتقل گردد. امیدوارم شاعران جوان، با عشق و علاقه‌ی بیشتری به این هنر مقدس بپردازند و آن را زنده نگه دارند.



منیع: خبرگزاری مهر

وقتی هوش مصنوعی جای والدین را می‌گیرد


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محمدمهدی سیدناصری، حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بین‌الملل کودکان، در یادداشتی که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته، نوشته است:

کودکان امروز در دنیایی زندگی می‌کنند که بیش از هر زمان دیگری توسط سامانه‌های هوشمند و الگوریتم‌های پنهان هدایت می‌شود. انتخاب موسیقی، بازی، فیلم، کارتون یا حتی کتابی که به آنان پیشنهاد می‌شود، نه از سوی والدین یا مربیان فرهنگی، بلکه از سوی سازوکارهای نرم‌افزاری‌ای تعیین می‌شود که بر اساس الگوهای مصرف و سودآوری طراحی شده‌اند. این پدیده که می‌توان آنرا «فرهنگ الگوریتمی» نامید، چالشی عمیق برای هویت فرهنگی، رشد اجتماعی و حقوق بنیادین کودکان نسل آلفا ایجاد کرده است؛ زیرا آنان دیگر نه صرفاً مصرف‌کنندگان آزاد محتوا، بلکه محصولی از انتخاب‌گری‌های خودکار و نامرئی هستند.

فرهنگ الگوریتمی و تأثیر آن بر کودکان

الگوریتم‌ها با تحلیل رفتار کاربر، به‌گونه‌ای هوشمندانه مسیر انتخاب‌های فرهنگی او را شکل می‌دهند. کودکانی که بارها یک نوع کارتون یا بازی را تماشا می‌کنند، به‌سرعت در چرخه‌ای محدود قرار می‌گیرند و همان نوع محتوا بارها و بارها به آنان پیشنهاد می‌شود. در نتیجه، دایره تجربه فرهنگی کودک به‌شدت کوچک و یک‌سویه می‌شود و فرصت آشنایی با تنوع فرهنگی، هنری و ادبی از بین می‌رود. این فرایند به مرور زمان باعث تغییر سلیقه، محدود شدن افق ذهنی و حتی شکل‌گیری هویتی وابسته به الگوهای مصرفی تکرارشونده می‌شود. به بیان دیگر، الگوریتم‌ها نه تنها ابزار پیشنهاددهنده محتوا هستند، بلکه به‌طور نامحسوس نقش مربی فرهنگی را بر عهده می‌گیرند و جای والدین و معلمان را در تربیت فرهنگی پر می‌کنند.

 

چالش‌های حقوقی و اجتماعی

از منظر حقوق کودک، این روند پیامدهای جدی دارد. اصل «حق کودک بر دسترسی به فرهنگ متنوع» که در اسناد بین‌المللی و نیز در سیاست‌های فرهنگی بسیاری از کشورها به رسمیت شناخته شده است، عملاً با منطق تجاری و الگوریتمی در تعارض قرار می‌گیرد. همچنین، حق بر رشد آزادانه شخصیت و تخیل کودک در سایه سلطه الگوریتم‌ها محدود می‌شود؛ زیرا انتخاب‌ها دیگر بازتاب میل و علاقه طبیعی او نیست، بلکه محصول هدایت پنهان سامانه‌های دیجیتال است.

از جنبه اجتماعی نیز، این فرایند موجب همگونی فرهنگی و تضعیف فرهنگ‌های محلی و ملی می‌شود. وقتی کودکان در معرض انبوهی از محتوای مشابه و جهانی قرار می‌گیرند، فرصت آشنایی با میراث بومی، ادبیات کلاسیک، قصه‌های ملی و هنرهای سنتی کاهش می‌یابد و شکاف میان فرهنگ کودک و فرهنگ جامعه خودی عمیق‌تر می‌شود.

مسئولیت خانواده و نظام آموزشی

در برابر این وضعیت، خانواده‌ها و نظام آموزشی مسئولیتی سنگین بر دوش دارند. نخست، والدین باید با نظارت آگاهانه و فعال، از گرفتار شدن کودک در چرخه محدودکننده پیشنهادهای هوشمند جلوگیری کنند. گفت‌وگو با کودک، معرفی آگاهانه منابع متنوع فرهنگی و تشویق به تجربه‌های تازه، می‌تواند دامنه انتخاب‌های او را گسترش دهد.

از سوی دیگر، نظام آموزشی کشور نیازمند بازاندیشی جدی است. سواد فرهنگی در عصر دیجیتال باید به‌عنوان یکی از ارکان اصلی آموزش در مدارس وارد شود. کودکان باید بیاموزند که چگونه میان محتواهای متنوع، انتخاب آگاهانه کنند، ارزش آثار فرهنگی اصیل را تشخیص دهند و گرفتار تکرارهای سطحی نشوند.

راهکارهای سیاستی و عملی

1. تدوین سیاست‌های حمایتی در سطح ملی برای تضمین دسترسی کودکان به محتوای فرهنگی متنوع و متوازن.

2. ایجاد پلتفرم‌های بومی و کودک‌محور که به‌جای منطق صرفاً تجاری، بر رشد فرهنگی، آموزشی و اخلاقی کودک تأکید داشته باشند.

3. آموزش والدین درباره سازوکارهای الگوریتمی و تأثیر آن‌ها بر ذهن و هویت کودک، تا بتوانند نقش فعالی در هدایت انتخاب‌های فرزند خود ایفا کنند.

4. گنجاندن سواد رسانه‌ای و فرهنگی در برنامه‌های درسی مدارس، با تمرکز بر تحلیل محتوای دیجیتال و تقویت قدرت انتخاب نقادانه کودکان.

5. حمایت از تولید محتوای فرهنگی اصیل در حوزه کودک، به‌ویژه بازآفرینی قصه‌ها، اسطوره‌ها و ادبیات ایرانی در قالب‌های جذاب دیجیتال.

فرهنگ الگوریتمی، اگرچه بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی امروز کودکان است، اما نباید به‌عنوان جایگزین خانواده و نظام تربیتی پذیرفته شود. اگر والدین، مربیان و سیاست‌گذاران فرهنگی به موقع وارد عمل نشوند، نسل آینده بیش از آن‌که بازتاب فرهنگ ایرانی و انسانی خود باشد، بازتاب منطق سودمحور سامانه‌های هوشمند خواهد شد. آینده فرهنگی ایران در گرو آن است که کودکان بتوانند در میان امواج انبوه پیشنهادهای الگوریتمی، مسیر انتخاب آگاهانه و آزاد را بیاموزند؛ مسیری که هویت مستقل، ریشه‌های فرهنگی و تخیل خلاق آنان را پاس بدارد.

انتهای پیام/

 



منبع: خبرگزاری تسنیم

نویسنده «نقد تساهل محض» درگذشت


به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از آسوشیتدپرس، پروفسور رابرت پل وولف آمریکایی که متفکر، نویسنده، معلم و مدافع زندگی فکری عمومی بود، در ۹۱ سالگی درگذشت.

این‌نویسنده سال ۱۹۳۳ در نیویورک متولد شد. سال ۱۹۵۰ در ۱۶ سالگی وارد دانشگاه هاروارد شد و در ۱۹ سالگی مدرک لیسانس خود را گرفت و وقتی ۲۳ ساله بود دوره دکتری خود را در رشته فلسفه با پایان‌نامه خود با عنوان «نظریه فعالیت ذهنی در رساله طبیعت انسان و نقد عقل محض» به پایان برد. وولف کار خود را در فلسفه آکادمیک به عنوان مدرس در هاروارد در سال ۱۹۵۸ شروع کرد و مدتی در دانشگاه شیکاگو و دانشگاه کلمبیا تدریس کرد و جوانترین استاد فلسفه دانشگاه شد.

وی سال ۱۹۷۱ به هیئت علمی دانشگاه ماساچوست در آمهرست پیوست و تا زمان بازنشستگی در سال ۲۰۰۸ درآنجا به عنوان استاد فلسفه و سپس به عنوان استاد و مدیر تحصیلات تکمیلی در برنامه دکتری دپارتمان مطالعات آفریقایی-آمریکایی کار کرد و سال ۲۰۱۷ به عضویت انجمن دانش پژوهان ارشد در دانشگاه کلمبیا منصوب شد.

وولف به‌عنوان یک محقق، به دلیل تحلیل انتقادی‌اش از شخصیت‌های اصلی سنت فلسفی اروپا و آثار متعددی که در زمینه فلسفه تالیف کرد، شهرت داشت. تحلیل دقیق او از نوشته‌های امانوئل کانت در مورد متافیزیک و نظریه اخلاقی در دوران اولیه کارش، به ویژه «نظریه کانت درباره فعالیت ذهنی» (۱۹۶۳) و «خودمختاری عقل» (۱۹۷۴) با تحسین روبه رو شد. وی در اواسط زندگی حرفه‌ای‌اش، به نظریه اقتصاد کار کارل مارکس در کتاب «سرمایه» علاقه‌مند شد و در کتاب‌های «درک مارکس» (۱۹۸۴) و «کیسه‌های پول باید خیلی خوش شانس باشند» (۱۹۸۸) به نقد آنها پرداخت.

آثار اصلی فلسفی ولف بیشتر بر لیبرال دموکراسی غربی متمرکز بود. مشهورترین کتاب او، «در دفاع از آنارشیسم» (۱۹۷۰) یک بررسی انتقادی درباره امکان مشروعیت در اقتدار دولتی است. این کتاب مخاطبان جهانی گسترده‌ای در بسیاری از رشته‌ها به دست آورد و به ده‌ها زبان ترجمه شده است. این اثر بر اساس کاوش وولف در جنبه‌های نظریه و نهادهای لیبرال دموکراسی در کتاب‌های «آرمان‌های دانشگاه» (۱۹۶۹)، «فقر لیبرالیسم» (۱۹۶۸) و «نقد تساهل محض» (۱۹۶۵) که با همکاری هربرت مارکوزه و بارینگتون مور جونیور نوشته شده بود، شکل گرفت.

پروفسور وولف از نظر سیاسی هم به همان اندازه که در زمینه آکادمیک فعالیت داشت، جدی بود، و بحث‌های سیاسی درباره خلع سلاح هسته‌ای در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۶۰، جنگ ویتنام در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۷۰ در کلمبیا را در پیش گرفت و در تظاهرات ضدجنگ ۱۹۶۸ و ضد آپارتاید آفریقای جنوبی در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۹۰ شرکت می‌کرد و به این افتخار می کرد که در هاروارد برای اعتراضی که از دانشگاه خواسته شده بود دارایی‌های خود در دولت آپارتاید آفریقای جنوبی را بیرون بیاورد، دستگیر شد.

او به زودی به یکی از «پدران بنیانگذار» و اولین مربی ارشد مطالعات اجتماعی بدل شد که برنامه‌ای بین رشته‌ای بود که به دانشجویان امکان می‌داد تا موضوع‌های بحث‌برانگیز یا غیرمتعارف سیاسی را بررسی کنند و آنها را با ابزارهای روش شناختی قوی‌تر مجهز کنند. وی پس از ورود به دانشگاه ماساچوست، برنامه تفکر اجتماعی و اقتصاد سیاسی را تأسیس کرد، که یک برنامه کارشناسی بود که بر اساس مدل مطالعات اجتماعی ساخته شده و به استفاده از دیدگاه‌های انتقادی برای تحلیل روابط سیاسی و اجتماعی در جوامع و نهادها اختصاص داشت.

مشارکت وولف در جنبش حذف آپارتاید در دهه ۱۹۸۰ باعث شد تا او در سال ۱۹۹۰ یک سازمان غیرانتفاعی به نام بورسیه‌های دانشگاهی برای دانشجویان آفریقای جنوبی تأسیس کند که با کمک مالی به دانشجویان سیاه‌پوست آفریقای جنوبی، امکان آموزش عالی را در دسترس آنها قرار می‌داد. این سازمان در طول دو دهه فعالیت خود، هزینه تحصیل بیش از ۱۵۰۰ دانش‌آموز را تامین کرد. وی سال ۲۰۱۱ به پاس تأثیر تلاش‌هایش، مدرک دکترای افتخاری از دانشگاه کیپ غربی را از اسقف اعظم دزموند توتو دریافت کرد.

پروفسور وولف همچنان به عدالت نژادی متعهد ماند و در همکاری با دانشکده W.E.B. انرژی و مهارت‌های سازمانی خود را برای کمک به ایجاد یک برنامه دکترا در مطالعات آفریقایی-آمریکایی وقف کرد. او تا زمان بازنشستگی خود در سال ۲۰۰۸ در این دپارتمان باقی ماند و در زمینه اهمیت مطالعات آفریقایی-آمریکایی به عنوان یک رشته دانشگاهی کار کرد و تجربه خود را در کتابی با عنوان تحریک‌آمیز «اتوبیوگرافی یک مرد سفید سابق» که سال ۲۰۰۵ منتشر شد، گردآورد.

بازنشستگی فصل جدیدی را در زندگی وولف به عنوان یک روشنفکر عمومی به ارمغان آورد و او با ایجاد وبلاگی پرطرفدار به نام «سنگ فیلسوف» به ارائه تفسیر در زمینه سیاست و نیز بحث درباره چالش‌های وجودی پیری و یافتن مخاطب جدید پرداخت.

وولف در سال‌های آخر زندگی خود به بیماری پارکینسون مبتلا شد که به سرعت پیشرفت کرد و محدودیت‌های فیزیکی شدیدی را ایجاد کرد و با تلاش وی برای سازگار کردن خود با این ناتوانی‌ها، توانست به نوشتن فعالانه در وبلاگ خود ادامه دهد و برنامه آموزش از راه دور را درباره جلد یک «سرمایه» مارکس به گروهی از اساتید، دانشجویان کارشناسی ارشد و کارشناسی در هاروارد در ترم بهار ۲۰۲۴ و زمانی که ۹۰ ساله بود، ارائه دهد.

کتاب «نقد تساهل محض» که سال ۱۹۶۵ منتشر و به یکی از آثار کلاسیک فلسفه سیاسی و اجتماعی معاصر بدل شده، از این‌مولف به فارسی ترجمه و منتشر شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

«جستارهایی در مخاطرات محیطی انسان‌ساخت» منتشر شد


به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «جستارهایی در مخاطرات محیطی انسان‌ساخت» نوشته حمید رزاقی به‌تازگی توسط انتشارات اندیشه دانش منتشر و راهی بازار نشر شده است.

مولف کتاب‌ پیش رو در این‌اثر، به مسئله مخاطرات محیطی اغلب بشرساخته مانند تغییرات اقلیمی، آلودگی آب و هوا و بیماری‌های اپیدمیک و پاندمیک از منظر ادراکی و فهم اجتماعی می‌پردازد و ریشه‌ها، علل و زمینه‌های عینی و ذهنی و پیامدهای آن‌ها را در عصر تمدن ریسک با تأکید بر کشور ایران در ۹ فصل به توصیف و تفسیر می‌گذارد.

فصل‌های اول تا چهارم «جستارهایی در مخاطرات محیطی انسان‌ساخت» به طرح موضوع، واکاوی مفاهیم، تعاریف، ویژگی‌ها، نظریه‌ها و مطالعات اجتماعیِ ریسک‌های محیطی و ابعاد عینی، بین‌الاذهانی و کنشیِ آن‌ها در «جامعه‌ مخاطره‌آمیز» اختصاص دارند. در فصل پنجم نتایج تفصیلی پژوهش کیفیِ نگارنده‌ درباره‌ ادراک شهرنشینان تهرانی از مخاطرات محیطی و شرایط علّی، زمینه‌ای و میانجی ناظر برآن‌ ارائه و دستاورهای آن در قالب استنباط نظری به کل جامعه‌ شهری شده‌ ایران تسری داده شده است.

رزاقی در فصل ششم کتاب مورد اشاره، به طراحی و تدوین نظام جامع آموزش مهارت‌های زندگی در جهان پُرمخاطره را برای شهرهای کشور ایران پرداخته و در فصل هفتم هم ضمن بیان ابعاد جامعه‌شناختیِ بیماری‌های اپیدمیک و پاندمیک مانند کرونا ویروس، ضرورت و نیاز به گفتمان اجتماعی مخاطره و آموزش فرهنگ ریسک را در مواجهه با آن‌ها تشریح کرده است. فصل هشتم بر مسئله‌شناسی چند نمونه از مخاطرات اجتماعی و محیطی در کشور ایران تمرکز دارد و راهکارهایی در مواجهه با ریسک‌های محیطی ارائه می‌کند.

در فصل نهم این‌کتاب هم بر راهبرد دوراندیشانه‌ «سیاست و فرهنگ خیر همگانی» در سطح جهانی و راهبرد خردمندانه‌ «سیاست زندگی و سیاست بازاندیشانه» در سطح ملی برای مقابله‌ با بیماری‌های مسری و جهان‌گیر تأکید شده است.

این‌کتاب با ۲۲۰ صفحه و قیمت ۲۵۰ هزار تومان منتشر شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

طنین خطبه‌هایت در گلوگاه زمان مانده‌ست


به گزارش خبرنگار مهر، حسین عباس‌پور شاعر جوان، شعر تازه‌ای برای امیرالمومنین حضرت علی بن ابیطالب (ع) سروده که برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته است.

این غزل را در ادامه می‌خوانیم؛

*

لهیب ذولفقارت بر تن گردن‌کشان مانده‌ست

طنین خطبه‌هایت در گلوگاه زمان مانده‌ست

یداللهی و گشته دست عقل از وصف تو کوتاه

گواه عجز ما انگشت‌های بر دهان مانده‌ست

تو را دیدیم سر تا پا یقین بر قله ایمان

همان‌جا که خلیل‌الله درگیر گمان مانده‌ست

سلونی گفتی و با ریشخندی جهل پاسخ داد

تو را که ردپایت ماورای آسمان مانده‌ست

مزین شد اذانم با تمسک بر ولای تو

شهادت می‌دهم از برکت نامت اذان مانده‌ست

شکوه جانفشانی‌های تو آغاز دوران است

تویی که در دل تاریخ نامت جاودان مانده‌ست

میان کوچه‌های شهر عطرت هم چنان جاری‌ست

تو رفتی طعم خرمای تو در کام جهان مانده‌ست

به عشقت دل سپردن اول سیر الی الله است

امام‌العارفین، در سینه شوق بذل جان مانده‌ست

شب تنهایی کوفه چه بر روز دلت آورد؟

که بغضی استخوانی در گلویت همچنان مانده‌ست

یقین دارم که نزدیک است رستاخیز عشاقت

همانا فصل شورانگیزی از این داستان مانده‌ست



منیع: خبرگزاری مهر

عرضه ویژه «قبله کعبه‌زاد» به‌مناسبت عید غدیر


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشر معارف در نظر دارد کتاب «قبله کعبه‌زاد»، نوشته حجت‌الاسلام حامد کاشانی، را به‌مناسبت فرارسیدن عید غدیر با شرایط ویژه در دسترس علاقه‌مندان قرار دهد. 

این کتاب که به تازگی به چاپ نهم خود رسیده و با تیراژ 14 هزار نسخه منتشر شده است، در سه جلد تنظیم شده و نویسنده در آن، 80 پرده از فضایل و ویژگی‌های حضرت امیرالمؤمنین، علی علیه‌السلام را برای مخاطب تشریح کرده است. 

کتاب «قبله کعبه‌زاد» ضمن بررسی ابعاد شخصیتی، اجتماعی، سیاسی، عبادی و معنوی امام علی(ع)، روایت‌های مستندی نیز از زمانه و شخصیت‌های هم‌عصر به آن امام همام، از خانواده گرفته تا یاران و حتی دشمنان ارائه می‌دهد. این اثر برگرفته از ویژه‌برنامه سحرگاه «ماه من» در صدا و سیماست و هدف آن آشنا کردن خوانندگان با شخصیت والای امام علی (ع) است.

 

از جمله ویژگی‌های کتاب کاشانی، موجز بودن و ساختار منظم آن است که خواندن را برای مخاطب امروز آسان می‌کند. از سوی دیگر، ارجاع متن به مستندات تاریخی و روایی در پاورقی، نشان‌دهنده اهتمام نویسنده به ارائه مطالب متقن بوده است. 

این کتاب در ماه‌های گذشته پرفروش‌ترین اثر نشر معارف بود و در سی و ششمین دوره نمایشگاه کتاب تهران نیز با اقبال خوبی روبرو شد. این ناشر در نظر دارد به مناسبت عید غدیر، کتاب حاضر را با تخفیف 25 درصد عرضه کند. علاقه‌مندان می‌توانند از عید قربان تا عید غدیر از این فرصت بهره برند. 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

کتاب «و اما ای فرزندم» رونمایی می‌شود


به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «و اما ای فرزندم» نوشته مجید مسعودی با هدف بزرگداشت میلاد پیشوای عدالت و امیر اهل ایمان، حضرت علی (ع) در سیصد و سی امین نشست زرین قلم پنجشنبه ۲۷ دی در فرهنگسرای رسانه رونمایی می‌شود.

این‌کتاب درباره متن و ترجمه های یکی از نامه‌های نهج البلاغه است. این نامه چنان که مترجم آن بیان کرده راه و رسم زندگی را می‌آموزد و اگر چه نامه پدری است که برای فرزند خویش نگاشته، اما گویی خطاب آن به تمام نسل ها و انسان هایی است که در جستجوی زیست شایسته انسانی و کمال و سعادتمندی‌اند.

این نشست توسط مؤسسه فرهنگی هنری رسائل رسانه و نشر حمزه روز پنجشنبه ۲۷ دی از ساعت ۹:۳۰ تا ۱۱:۳۰ در سالن یونس شکرخواه فرهنگسرای رسانه واقع در خیابان پاسداران، خیابان گل‌نبی، خیابان شهید ناطق نوری، میدان قبا برگزار می‌شود.



منیع: خبرگزاری مهر